ماهیت، معنا و نمادگرایی زیبایی

اگر ما اکثریت آثار انسان را در تاریخ ادبیات، نقاشی، موسیقی، ما کشف کنیم، شور و شوق قوی و غیر قابل مقاومت برای زیبایی، برای عشق پیدا می کنیم. بیشتر کتاب ها و ترانه های معروف در مورد عشق هستند. نمیتوانیم بگوییم که یکی از ما به چنین آهنگی گوش نمیکند یا در فیلمها و ادبیات با عشق ملاقات میکند. کل زندگی انسان نوعی جذابیت به زیبایی، تمایل به عبور از مرزها، برای رسیدن به زیبایی، زیبایی است.


اهمیت زیبایی

زیبایی مطالعه و درک آن بسیار دشوار است، زیرا زیبایی همه جانبه است، بسیاری از ویژگی ها و پارامترهای آن تقریبا غیرممکن است که به طور کامل آن را مطالعه کنید. زیبایی، زیبا، برای ما یک رمز و راز هیجان انگیز است. پس از همه، بسیاری از مردم دوست دارند بگویند که زیبایی نه تنها خارجی است، بلکه دارای دسته های مختلف است. Dostoevsky، هنگامی که او گفت که زیبایی جهان را نجات دهد، در نظر داشت زیبایی روح، درونی است. ما به معنی "زیبایی" پدیده های زیادی هستیم، چیزهایی که می توانند توسط اندام های شنوایی، دید و غیره درک شوند. ما اغلب نمیتوانیم زیبایی را توصیف کنیم، تعریفی از ماهیت و ماهیت آن ارائه دهیم، اما ما آن را به صورت تفسیری درک میکنیم.

اما هنوز یک چیز روشن است: زیبایی بخش مهمی از عمر طولانی ماست، ما همه برای آن تلاش می کنیم و به همان اندازه که به گل خورشید می کشیم. این می تواند حیرت انگیز و موذی باشد، می تواند آفتابی و ملایم باشد، اما هنوز هم در زندگی همه وجود دارد. زیبایی در همه جا - در افراد، اشیاء، پدیده ها، کلمات، صداها، موسیقی است. تنها باید آن را ببینیم.

ماهیت زیبایی

چه چیزی ما را انگیزه می دهد وقتی می گوییم یک چیز زیبا است، اما دوم نیست؟ بسیاری از چیزهای این دنیا بر این یا یکی از راه های درک ما تأثیر می گذارند. و اگرچه ما یک مفهوم و درک زیبایی نداریم، ما احساس می کنیم و آن را در سطح رفلکس تعریف می کنیم. بنابراین، یک پسر کوچک که نمیتواند صحبت کند، نمیتواند حرف بزند، به نظر یک دختر زیبا نگاه میکند و لبخند میزند. او به سختی کلمه "زیبایی" را آموخت و معنای آن را میشناخت. اما هر یک از ما می دانیم که چطور زیبایی را به صورت بصری حس کنیم.

احساس زیبایی ما در یک یا چند راه بستگی به زمان زندگی ما دارد، از جامعه و نفوذ محیط زیست. به عنوان یک جامعه، کلیشه و چشم انداز زیبایی را تحمیل می کند. اهمیت آن نیز برای افراد مختلف متفاوت است. اروپایی ها آن را زشت خواهند دید. ایده های زیبایی قرن چهاردهم بسیار متفاوت از امروز هستند. به عنوان مثال، درک زیبایی زنان. این بسیار وابسته به ارزیابی اجتماعی زمان و مد است. بنابراین، آرمان های زیبایی در طول زمان به طور مداوم در حال تغییر است و بعید است که ما امروز زیبا می نامیم که ایده آل در قرن شانزدهم و دوازدهم را در نظر داشت. در اینجا، زیبایی معمولا با لوازم آرایشی، لباس، نسبتا همسان است. زیبایی زنان در قرن های مختلف را می توان با مد مقایسه کرد.

زیبایی در همان زمان بسیار متنوع است، متفاوت است، متغیر است. اما هنوز چیزی وجود دارد که در تمام تاریخ بشری تغییر نمی کند، ثابت بودن در زیبایی و تعیین ماهیت آن است. شما می توانید بگویید که زیبایی هماهنگی ارتباط است. برای تلفن های موبایل، خطوط، ویژگی های صورت یا بدن - زیبایی تعیین می کند که چگونه آنها در فضا و زمان به یکدیگر متصل هستند. اما چه چیزی هماهنگی را تعیین می کند، بر چه چیزی بستگی دارد که چگونه با هم مرتبط خواهند شد؟

زیبایی چیست؟

برای درک اینکه زیبایی وجود دارد، ما دو چیزورسا را ​​با چیزهای مختلف مقایسه می کنیم: زیبایی و زشتی. اول، ما یک سری غیر وابسته برای زیبایی ایجاد می کنیم، و سپس برای زشتی. وقتی ما به زیبایی گفتیم، چه تصور میکنی؟ چه تصاویری در سر ما بوجود می آیند؟ از آنجایی که، به احتمال زیاد، آنها بصری خواهند بود، ما در ابتدا یک زن خاکستری، گل ها، منظره ها، قطره های آب میوه، درختان گلدار ... به طور معمول انجمن های ما نزدیکترین ما هستند و در سر ما چیزی که ما اغلب می بینیم بنابراین، در عوض، تحت زیبایی، ما زیبایی بصری، انسان، زیبایی یک مرد یا زن را تصور میکنیم. تحت زشتی ما تصور می کنیم که چه چیزی باعث احساسات منفی ما - تجزیه جسد، لارو، تخم مرغ های فاسد، چیزی مرده و خراب شده است. در اینجا چه منظوری میبینیم؟ چه چیزی در طبیعت زیبایی و زشت رایج است؟ چطور می توان از زیبایی آن متمایز شد؟

زیبایی تجسم زندگی است. این حیاتی است. ما با گل گل ها جذب می شویم - این نماد زندگی است، یک زن زیبا زندگی می کند، گل ها و قالب های فاسد شده است - این بیشتر پیروزی مرگ است، ما فکر می کنیم این زیبا نیست. در زشتی هیچ حیوانی وجود ندارد، زیبایی تجسم آن است.

زیبایی نیز هماهنگ است. مطمئنا شما در مورد بخش طلایی شنیده اید - یک قانون است که به طور گسترده ای در معماری و طراحی استفاده می شود. مقطع عرضی نسبت نسبت اجسام و اشیاء با ضرایب غیر ثابت است که این ترکیب را زیبا و دلپذیر برای ادراک می سازد. اگر اشیاء را تجزیه کنید یا ترکیب یکنواختی درست و زیبا ایجاد کنید، احتمالا از اصل بخش طلایی یا هماهنگی تقارن استفاده کنید. این "احساسات زیبایی" و زیبایی در خودمان، در ذهن ما، ناخودآگاه به عنوان راهی برای درک این جهان تعبیه شده است.

احساس زیبایی کنید

زیبایی یک معجزه است که به ما داده شده است. آنها می گویند که دو نوع از مردم وجود دارد: برخی در سراسر جهان یک معجزه را می بینند، دیگران آن را در هیچ جا نمی بینند. زیبایی را می توان در تقریبا هر موضوع یافت، ما در طبیعت، مردم، صداها، هماهنگی خانه ها و حتی خرده های پراکنده روی زمین را احاطه کرده ایم. زیبایی می تواند احساسات ما را تحت تاثیر قرار دهد و ما را خوشحال کند، ما را با احساسات مثبت پر می کند. پس از همه، برای دیدن آن، فقط باید توجه بیشتری داشته باشید و آن را بخواهید.

به نوعی زمانی که شما به کار یا راه رفتن بروید، سعی کنید زیبایی را ببینید. مشاهده آنچه را که شما را احاطه کرده است، به چشم دیگران نگاه کنید - چشم کودک که به او ارائه شده است. و شما متوجه خواهید شد که چقدر زیبایی و زیبایی شما را احاطه کرده است و اغلب لازم است که تصورات خود را تیز کنید، افکار بد را به خاطر بسپارید. زیبایی ما را خوشحال می کند لذت بردن از زندگی، زیرا زیبایی تجسم آن است.